Mohsen Nakhaei

Master's Student in the Field of Health, Safety and Environmental Management / Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
تقلا کردن برای یک ادم احمق

تقلا کردن برای یک ادم احمق

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۱۷ ب.ظ

تقلا کردن برای یک ادم احمق

تقلا برای نگه داشتن یک آدم احمق، از تو انسانی مفلوک می سازد،

پس از هر تقلا یاد خواهی گرفت که تکه ای از خودت را در جایی از گذشته قربانی ایثار کرده ای،

مثل برگ ریزان پاییز بی سرانجام هر تکه از احساس ات را وقف کرده ای.

ترس از رهایی از تو برده ای مطیع می سازد،

ناگزیر تن به فرسایش (تقدیر) می دهی بی آنکه پا در آن سوی دیوار ترس بگذاری.

کراش زدن

کراش زدن

محسن نخعی
محسن نخعی چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۴۳ ق.ظ

کراش زدن

کِراش زدن، پدیده ای مختص به روابط نیست تمام زندگی را مشغول کراش زدن به موقعیت هایمان هستیم،

درمانده و بی‌جسارت،

بامزه بودن زندگی اینکه دیر یا زود تمام می شود،

پس‌ حرف دلت را بی حاشیه بزن،

مستقیم و‌ بی پروا رو به جلو حرکت کن،

کراش متعلق به آدم های ترسو است،

نگذار ترس از نه شنیدن تمام زندگی ات را دچار کند،

انسان مفلوک به دنبال نشدن هاست،

چون در نشدن ها لذت توام با شکست وجود دارد.

مدیریت امور مردم؛یک فرآیند می طلبد

به حدی بدیهی‌ست که نمی‌دانم چه عرض کنم. تعطیل کردن کشور، و بیکار کردن میلیون‌ها انسان که در این شرایط رزق معاش خود را روز به روز و با مشقت و سختی تأمین می‌کنند یک دکمه یا دستور نیست که ابلاغ شود و تمام.

خب اگر این‌طور است، دستور بدهید کرونا برود یا دستور بدهید معاش مردم مرتفع بشود. دکمه‌اش را بفشارید.

مدیریت امور مردم دکمه‌ای و دستوری نیست. یک فرایند می طلبد.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۴۲ ق.ظ

اعتیاد به ایثار

انسان هایی هم هستند که معتاد به ایثارند.

کارشان شده در طول زندگی آدم‌های بی‌کیفیت و اسقاط را دور‌ خودشان جمع کنند.

سپس با از خود‌‌گذشتگی‌های احمقانه خودی نشان دهند، فِتیش ایثار و مهربانی باعث نشئگی‌اشان می‌شود.

در ایثار خلسه ای وجود دارد که این خرس های مهربان از نقاب‌ آن ‌ارتزاق می‌کنند، اینکه همیشه آن بخش‌ از خودشیفتگی شخصیت‌اشان را ارضا می‌کند.

هیچ‌ کس بهتر از خودشان هم از ویرانگی که آخر نصیب‌اشان می‌شود خبر ندارد.

همیشه بین مهربان بودن ایثارگر بودن و ‌حماقت مرز باریکی وجود دارد.

اینکه در عین بلاهت، از ناله زدن و مرام و ‌مسلک ساختن با آدم های بیمار و تباه فرهنگ می‌سازی، یک احمقی، یک انسان نامطلوب.

محسن نخعی
محسن نخعی جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ب.ظ
جمعه ها دلگیر

جمعه ها دلگیر

محسن نخعی
محسن نخعی پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۱۷ ب.ظ

جمعه ها دلگیر

جمعه ها دلگیر است،

چون از شنبه انتظارش را می کشی،

مثل رسیدن به معشوق،

فقط مسیر رسیدن و خیالبافی اش قشنگ است

وقتی که دست در دستان یار گذاشتی متوجه میشوی وصال آنچنان هم آش دهن سوزی نیست.

خیانت

خیانت

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ ق.ظ

خیانت

خیانت در دنیای من اینگونه تعریف می شود: خیانت در یک تعریف هرگونه رابطه‌ای خارج از حیطه اخلاق خانواده(زناشویی)و رابطه متناسب با فرهنگ است، بدون شک خیانت ،مبتنی بر فرهنگ همان جامعه است ، هر گونه رفتار و ناهنجاری منجر به خیانت را نمی‌توان با فرهنگ‌های دیگر مقایسه کرد، پس هربار تکرار نکنید در فلان کشور مردم اینطوری رفتار می کنند.

هر رابطه‌ی صمیمانه یک ذره نزدیک به هر شکلی از جمله، کلامی، چشمی، بدنی، خیانت محسوب می شود.

پس صرفا خیانت جنسی نیست تیپیکال های احمقانه در آن جایی ندارد،

متاسفانه در جامعه عقب مانده، کوچه علی چپ تبدیل به بزرگراه علی چپ شده، دیوار حاشا دارد به آسمان می رسد، تا انتهای هر لجنی فرو می رویم آخر سر هم با زبان درازی می گوییم«مگه من چیکار کردم».

توضیح غیر ضروری اینکه : در ارتباطات و تعاملات
۷٪ اطلاعات توسط خود کلمه
۳۸٪ توسط تنالیته و‌لحن کلمه
۵۵٪ توسط زبان بدن منتقل می شود.
 «من که کاری نکردم فقط باهاش گپ زدم»

نوع گپ را در نظر بگیر
بخشی به همین دلیل در شبکه های مجازی همواره دچار سوء تفاهم می شویم، چون این ارتباط ۱۰۰٪ کلمه است، خالی از لحن و اطلاعات، ادامه دادن آن مارا دچار فریب کاری می کند.

حواسمان به خودمان، رابطه هایمان و افراد زندگیمان باشد ...

امید، دروازه ورود به انزوا و افسردگی است

امید، دروازه ورود به انزوا و افسردگی است

محسن نخعی
محسن نخعی شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۲۹ ب.ظ

امید، دروازه ورود به انزوا و افسردگی است

امید،

دروازه ورود به انزوا و افسردگی است،

از تو یک انسان بی اراده می سازد،

چشم انتظار به نقطه ای مبهم در آینده،

لحظه را برایت به شکل احمقانه ای فانتزی می کند،

مانند مستی،

فردا را برای امروزت قرض میگیرد،

این را قابل دفاع  نمی دانم اما این واقعیت نگری است که تو را به تلاش وا میدارد،

نه مثبت،

نه منفی،

تجربه ای از جنس «اینجا و اکنون»

سازمان بورس ایران

سازمان بورس ایران

محسن نخعی
محسن نخعی شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ق.ظ

سازمان بورس ایران

به اعتراض چند آدم  بازنده و احمق نگاه کردم،

تاریخ را به چند ماه پیش برگردانیم،

همان  خانم سودای یک شبه ره صد ساله دارد،

مردی که خود را زرنگ می دانست و در بحث ها خود را دانای کل [گرگ وال استریت]،

اما نمودار شاخص ترس و طمع بر آن ها غلبه کرده،

اعتماد به چیزی که اسم اش را در علوم سیاسی، کلپتوکراسی گذاشته اند،

مثلا بابک راننده تاکسی 26 ساله از میدان خراسان، پراید خود را فروخته تا در عرض چند ماه به خانه ای در جردن دست پیدا کند،

اعتماد به دزد سالاری یدی طولا دارد،

همان هایی که  موسسات با وام های کم بهره و سودهای بالای 25 درصد،

شرکت های هرمی، و....،

را امامزاده ای برای شفای بدبختی دیدند را  این روزها در تصویر می بینید،

همین جمع، ماه های بعد سر از یک نهاد دزدسالارتر دیگری سر در می آورند با توجیه های خاله زنک و دانای کل،

دوست داشتم جدای از نگاه تحقیر آمیز به آدم هایی که زندگی را خیلی سورئال و خوش بینانه دیده اند بگویم ...
 اشتباهی که دوبار تکرار شود، دیگر یک اشتباه نیست، یک تصمیم است دوست عزیز من ...

قدرت

قدرت

محسن نخعی
محسن نخعی جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۲ ب.ظ

قدرت

نیوشا32 ساله از تهران، به خاطر خرابی شیشه راننده اسنپ، به او امتیاز منفی می دهد.

داوود 28 ساله فرمانده دون پایه پادگان، هر روز سربازان را تحقیر می کند.

این دو احتمالا از اختیاری که در موضع قدرت به آن ها داده شده رضایت دارند،

گاهی چنین است، وقتی بی سروپایی را در محدوده قدرت قرار دهی،

اختیار ممکن است آن خوی پلیدش را علنی کند،

دکمه قدرت برای انسان های بی ارزش مانند باروت عمل می کند،

حق اختیار و انتخاب  می تواند گرگ گرسنه درون آدم ها را بیدار کند،

هیچ وقت در هیچ شرایطی به بی سر و پا قدرت انتخاب نده، برایت گران تمام می شود.

زندگی فراز و فرودهایی از واژه داریخماخ است

زندگی فراز و فرودهایی از واژه داریخماخ است

محسن نخعی
محسن نخعی جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۵۲ ق.ظ

زندگی فراز و فرودهایی از واژه داریخماخ است

"داریخماخ"

واژه ای در زبان زیبای آذری است که تقریبا ترجمه درستی در زبان فارسی برایش موجود نیست،

این واژه زیبا به حالتی از غم،حسرت، فقدان، درد غربت و دلتنگی نوستالژیک اشاره دارد که از گفتن اش ناتوان هستی،

به گمانم زندگی فراز و فرودهایی از واژه داریخماخ است،

حالتی که ناتوانی از بیان اش،

اما با هیجان آن را بازی می کنی و این لذت بخش است،

بامزه و هیجان انگیز اینکه،

گاهی خیره به برگشتن ورقی،

اما ناگهان صفحه بسته می شود.

قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ---- ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ بعدی