اعتقادِ بی نقص و در حد کمال بودن
در ستایش «نشدنها و زندگی» اکثر اوقات زندگی با واقعیات ذهنی ما در تضاد است، چیزی در بطن زندگی نهفته است که ما را دچار نوعی اعتیاد میکند، نوعی اعتیاد به ایدهآلگرایی که خوراکاش را از کودکی با «آدم خوب» «آدم بد» برایمان نهادینه کردهاند، قابی که فیلمها، کتابها و رسانه از یک زندگی بدون نقص و ایدهآل برایمان طراحی کردهاند و موجی از اعتیاد «همیشه بی نقص بودن و در حد کمال بودن» را به جان ما میاندازند. امروز که در این قسمت از زندگی که قدم میزنم چیزهایی را خوب متوجه شدهام، یاد گرفتم خودم را بخاطر خطاها و حماقتهایم ببخشم، همه ما به نوعی احمقیم. اینکه خواستن همیشه نشانه توانستن نیست، حتی توانایی به معنی توانستن نیست، ما در دنیایی از سناریو ها متولد شدهایم که هیچ کنترلی روی شرایط نداریم ولی در عین حال توهم آزادی اراده و توهم توانستن داریم. ما تلاش میکنیم به امید بهتر شدن نه حتما موفق شدن.