Mohsen Nakhaei

Master's Student in the Field of Health, Safety and Environmental Management / Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
جداً چرا باید مردم رأی بدهند؟

جداً چرا باید مردم رأی بدهند؟

محسن نخعی
محسن نخعی پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۹ ب.ظ

جداً چرا باید مردم رأی بدهند؟

مردمی که مشکلات معیشتی امان شان را بریده، خسته از صف کالای اساسی هستند، خیلی هایشان غم عالم به دلشان می نشیند وقتی به حقوق ماهیانه خودشان و قیمت یک خانه نقلی توی یک محله معمولی فکر می کنند. مردمی که از برجام به قرارگاه مرغ رسیده اند، کورسوی امیدشان در بورس کابوس شد و این گزاره تلخ این روزها که «حتی اینها هم نتوانستند»

بله، جوانی ما دارد توی همین سالها صرف می‌رود، وسط آقازاده هایی که می خورند و می برند، وسط یقه آخوندی هایی که دلار را بالا و پایین می کنند، و شاید یک گوشه از ذهن همه ما آمده که نکند کلاً قرار نیست بشود؟

بچه های کربلای۵ اما اینطور فکر نکردند برادر، امیرکبیر و قائم مقام فراهانی هم، کمی قبل تر سورنا و آریوبرزن هم. و توی کدام دوره از رشادت ها و قهرمانی نامداران این مملکت، ایران گل و بلبل بوده و کم مشکل؟ و اصلا چرا راه دور برویم؟ بچه های سازنده واکسن وطنی کرونا مگر سزاوارتر از هر کشوری در دنیا نبودند برای ضجه زدن از تنهایی و غربت؟ ولی عرق از جبین گرفتند، پای کار مملکت شان ایستادند و شدند یکی از شش کشوری که واکسن را درست کردند، بهتر و قدرتمندتر از خیلی از کشورهای گنده و مدعی.

بله، توی منطقه ای که هر ساعت یک بمب منفجر می شود و آدمها پرپر می شوند، توی منطقه ای که دیدن صندوق انتخابات واقعی حسرت یک عمر چند نسل شان است، ما این وسط محکم ایستاده ایم تا خودمان انتخاب کنیم، با هم دعوا کنیم، اختلاف داشته باشیم، نقد کنیم و حرص بخوریم ولی ته تهش یاعلی بگوییم و مملکت مان را از چنگال ناامیدی و فساد بیرون بکشیم. و انصاف بده که اگر خودمان نخواهیم، اگر خودمان نکنیم، چه کسی توی این دنیا میخواهد برای ما دل بسوزاند؟ و اگر نیاییم و با نیامدن مان اعتراض کنیم، تهش می خواهد چه بشود؟ چیزی حل میشود؟ انتخابات برگزار نمی شود؟ چهار سالِ پیش رو زندگی متوقف می شود؟

ناامید شدن و رأی ندادن، بیرون گود نشستن و غرزدن و مایوس شدن راه راحتی هست. ولی توی این جغرافیا، توی سرزمینی که ۳۰۰۰ سال است پرچمش به نام ایران بالاست، قبلی های ما هیچوقت میدان را خالی نکرده اند. توی میدان بودن سخت است، حرص خوردنش هم بیشتر است، درد دارد، زخم جان دارد، ولی ایران را ایران می کند. این مملکت مال ماست، آستین بالا زدن می خواهد، یاعلی می خواهد، توی میدان بودن می خواهد، و درست رای دادن بهترین اعتراض است به همه ناکارآمدی ها، برای یک هوای تازه، برای ایران بالبخند، برای بازگشت باشکوه ایران، این قهرمان رنجور، این پهلوان خسته.

پ.ن؛ منت‌ می‌گذارید اگر این پست را برای رفقایی که می خواهند بفرستید

مردمی که مشکلات معیشتی امان شان را بریده، خسته از صف کالای اساسی هستند، خیلی هایشان غم عالم به دلشان می نشیند وقتی به حقوق ماهیانه خودشان و قیمت یک خانه نقلی توی یک محله معمولی فکر می کنند. مردمی که از برجام به قرارگاه مرغ رسیده اند، کورسوی امیدشان در بورس کابوس شد و این گزاره تلخ این روزها که «حتی اینها هم نتوانستند»

بله، جوانی ما دارد توی همین سالها صرف می‌رود، وسط آقازاده هایی که می خورند و می برند، وسط یقه آخوندی هایی که دلار را بالا و پایین می کنند، و شاید یک گوشه از ذهن همه ما آمده که نکند کلاً قرار نیست بشود؟

بچه های کربلای۵ اما اینطور فکر نکردند برادر، امیرکبیر و قائم مقام فراهانی هم، کمی قبل تر سورنا و آریوبرزن هم. و توی کدام دوره از رشادت ها و قهرمانی نامداران این مملکت، ایران گل و بلبل بوده و کم مشکل؟ و اصلا چرا راه دور برویم؟ بچه های سازنده واکسن وطنی کرونا مگر سزاوارتر از هر کشوری در دنیا نبودند برای ضجه زدن از تنهایی و غربت؟ ولی عرق از جبین گرفتند، پای کار مملکت شان ایستادند و شدند یکی از شش کشوری که واکسن را درست کردند، بهتر و قدرتمندتر از خیلی از کشورهای گنده و مدعی.

بله، توی منطقه ای که هر ساعت یک بمب منفجر می شود و آدمها پرپر می شوند، توی منطقه ای که دیدن صندوق انتخابات واقعی حسرت یک عمر چند نسل شان است، ما این وسط محکم ایستاده ایم تا خودمان انتخاب کنیم، با هم دعوا کنیم، اختلاف داشته باشیم، نقد کنیم و حرص بخوریم ولی ته تهش یاعلی بگوییم و مملکت مان را از چنگال ناامیدی و فساد بیرون بکشیم. و انصاف بده که اگر خودمان نخواهیم، اگر خودمان نکنیم، چه کسی توی این دنیا میخواهد برای ما دل بسوزاند؟ و اگر نیاییم و با نیامدن مان اعتراض کنیم، تهش می خواهد چه بشود؟ چیزی حل میشود؟ انتخابات برگزار نمی شود؟ چهار سالِ پیش رو زندگی متوقف می شود؟

ناامید شدن و رأی ندادن، بیرون گود نشستن و غرزدن و مایوس شدن راه راحتی هست. ولی توی این جغرافیا، توی سرزمینی که ۳۰۰۰ سال است پرچمش به نام ایران بالاست، قبلی های ما هیچوقت میدان را خالی نکرده اند. توی میدان بودن سخت است، حرص خوردنش هم بیشتر است، درد دارد، زخم جان دارد، ولی ایران را ایران می کند. این مملکت مال ماست، آستین بالا زدن می خواهد، یاعلی می خواهد، توی میدان بودن می خواهد، و درست رای دادن بهترین اعتراض است به همه ناکارآمدی ها، برای یک هوای تازه، برای ایران بالبخند، برای بازگشت باشکوه ایران، این قهرمان رنجور، این پهلوان خسته.

پ.ن؛ منت‌ می‌گذارید اگر این پست را برای رفقایی که می خواهند بفرستید

۰ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی