Mohsen Nakhaei

Master's Student in the Field of Health, Safety and Environmental Management / Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
۱۴ مطلب با موضوع «گاه نوشت :: سیاسی» ثبت شده است
نداریم حاجی

نداریم حاجی

محسن نخعی
محسن نخعی پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۵۹ ق.ظ

نداریم حاجی

ماسک زده،

عرق از پیشانیش جاری است،

چشمانش غضبناک خیره به دستان مشاور املاکی که مشغول گشتن فایل اجاره است.

نداریم حاجی با این قیمت،

جواب شنید،

ناگهان حرص و‌ طمع صاحب خانه،

بغض همسر،

در چشمانش  عریان گشت،

سیگاری روشن کرد،

پوک‌ زدن های عمیق نشان‌ از  چیزی عمیق تر می داد،

غرور مردی که دست به دامان دود سیگار می شد.

لابد در ذهن اش تکرار می کند

«چرا من؟»

مدیریت امور مردم؛یک فرآیند می طلبد

به حدی بدیهی‌ست که نمی‌دانم چه عرض کنم. تعطیل کردن کشور، و بیکار کردن میلیون‌ها انسان که در این شرایط رزق معاش خود را روز به روز و با مشقت و سختی تأمین می‌کنند یک دکمه یا دستور نیست که ابلاغ شود و تمام.

خب اگر این‌طور است، دستور بدهید کرونا برود یا دستور بدهید معاش مردم مرتفع بشود. دکمه‌اش را بفشارید.

مدیریت امور مردم دکمه‌ای و دستوری نیست. یک فرایند می طلبد.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۴۲ ق.ظ
سازمان بورس ایران

سازمان بورس ایران

محسن نخعی
محسن نخعی شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ق.ظ

سازمان بورس ایران

به اعتراض چند آدم  بازنده و احمق نگاه کردم،

تاریخ را به چند ماه پیش برگردانیم،

همان  خانم سودای یک شبه ره صد ساله دارد،

مردی که خود را زرنگ می دانست و در بحث ها خود را دانای کل [گرگ وال استریت]،

اما نمودار شاخص ترس و طمع بر آن ها غلبه کرده،

اعتماد به چیزی که اسم اش را در علوم سیاسی، کلپتوکراسی گذاشته اند،

مثلا بابک راننده تاکسی 26 ساله از میدان خراسان، پراید خود را فروخته تا در عرض چند ماه به خانه ای در جردن دست پیدا کند،

اعتماد به دزد سالاری یدی طولا دارد،

همان هایی که  موسسات با وام های کم بهره و سودهای بالای 25 درصد،

شرکت های هرمی، و....،

را امامزاده ای برای شفای بدبختی دیدند را  این روزها در تصویر می بینید،

همین جمع، ماه های بعد سر از یک نهاد دزدسالارتر دیگری سر در می آورند با توجیه های خاله زنک و دانای کل،

دوست داشتم جدای از نگاه تحقیر آمیز به آدم هایی که زندگی را خیلی سورئال و خوش بینانه دیده اند بگویم ...
 اشتباهی که دوبار تکرار شود، دیگر یک اشتباه نیست، یک تصمیم است دوست عزیز من ...

Whataboutism

Whataboutism

محسن نخعی
محسن نخعی چهارشنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۲۱ ب.ظ

Whataboutism

دستگاه پروپاگاندای اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد تکنیکی داشت به نام« Whataboutism»
( پس چه ایسم)

تکنیک اینگونه عمل می‌کرد که به عنوان مثال شما هرگونه انتقادی از سیستم را به زبان می‌آوردید، به جای پاسخ به آن مشکل که شکل صحیح حل مشکل است ، از تکنیک «Whataboutism» استفاده می‌شد

به این صورت که به جای پاسخ به سوال شما یک مشکل از دنیای غرب را جایگزین می‌کرد. بعنوان مثال :

- چرا مرغ گران شده؟
+پس فقیر‌های آمریکا رو چی میگی ؟!

در یک فرم کلی در زبان فارسی این نوع مغلطه در فرهنگ گفتمان قالب ایرانی جا افتاده است.

شکل کلی آن چنین قالبی است : "حالا من اینطوری، ولی تو چی؟"

این روزها، آدم‌های بسیار زیادی از نقاب فرافکنی و نوعی مکانیسم دفاعی استفاده می‌کنند...

بامزه اینکه حق به جانبی و تمسخر دیگری هر لحظه دارد در بطن تک تک ما رسوخ می کند.

قبلی ۱ ۲