اعتیاد به ایثار
انسان هایی هم هستند که معتاد به ایثارند.
کارشان شده در طول زندگی آدمهای بیکیفیت و اسقاط را دور خودشان جمع کنند.
سپس با از خودگذشتگیهای احمقانه خودی نشان دهند، فِتیش ایثار و مهربانی باعث نشئگیاشان میشود.
در ایثار خلسه ای وجود دارد که این خرس های مهربان از نقاب آن ارتزاق میکنند، اینکه همیشه آن بخش از خودشیفتگی شخصیتاشان را ارضا میکند.
هیچ کس بهتر از خودشان هم از ویرانگی که آخر نصیباشان میشود خبر ندارد.
همیشه بین مهربان بودن ایثارگر بودن و حماقت مرز باریکی وجود دارد.
اینکه در عین بلاهت، از ناله زدن و مرام و مسلک ساختن با آدم های بیمار و تباه فرهنگ میسازی، یک احمقی، یک انسان نامطلوب.