Mohsen Nakhaei

Master's Student in the Field of Health, Safety and Environmental Management / Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran

صمیمیت با آدم های بی کیفیت

صمیمیت با آدم های بی کیفیت،

مانند دویدن بر روی تردمیل است،

حضورشان مانند وزنه ای به پاهایت است ،

تو می دوی اما فقط خسته میشوی،

بی هیچ رسیدنی،

آخر هم با کلمه ای تورا ترک می کنند

«می خواستی نکنی»

محسن نخعی
محسن نخعی دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۰۴ ق.ظ

نباید اصرار کرد

(رفتن)

بخشی از عشق است

و گاهی تنها راه آرامش،

فاصله گرفتن.

اصرار برای ماندن در هر بخشی از زندگی،

آدم‌ها را تا سر حد انحلال تقلیل می‌دهد،

نباید اصرار کرد،

گاهی سکوت زیباتر از دیالوگ به هر چیزی معنا می‌بخشد.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ب.ظ

ذکر ایام هفته

ذکر ایام هفته:

‏زندگی میزان زیادی در مورد واقعیت هاست.

‏دنیا به من و شما، بدهکار نیست.

‏اگه خوشبختی را پیدا کردی، سوال پیچش نکن.

‏دلتنگی و غم بخشی از رفتن هستند، با دلتنگی لاس نزنیم.

‏اشتباهی که دو بار تکرار شود، یک تصمیم است.

‏هرگز با گذشته لاس نزن.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۰۸ ب.ظ
تقلا کردن برای یک ادم احمق

تقلا کردن برای یک ادم احمق

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۱۷ ب.ظ

تقلا کردن برای یک ادم احمق

تقلا برای نگه داشتن یک آدم احمق، از تو انسانی مفلوک می سازد،

پس از هر تقلا یاد خواهی گرفت که تکه ای از خودت را در جایی از گذشته قربانی ایثار کرده ای،

مثل برگ ریزان پاییز بی سرانجام هر تکه از احساس ات را وقف کرده ای.

ترس از رهایی از تو برده ای مطیع می سازد،

ناگزیر تن به فرسایش (تقدیر) می دهی بی آنکه پا در آن سوی دیوار ترس بگذاری.

کراش زدن

کراش زدن

محسن نخعی
محسن نخعی چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۴۳ ق.ظ

کراش زدن

کِراش زدن، پدیده ای مختص به روابط نیست تمام زندگی را مشغول کراش زدن به موقعیت هایمان هستیم،

درمانده و بی‌جسارت،

بامزه بودن زندگی اینکه دیر یا زود تمام می شود،

پس‌ حرف دلت را بی حاشیه بزن،

مستقیم و‌ بی پروا رو به جلو حرکت کن،

کراش متعلق به آدم های ترسو است،

نگذار ترس از نه شنیدن تمام زندگی ات را دچار کند،

انسان مفلوک به دنبال نشدن هاست،

چون در نشدن ها لذت توام با شکست وجود دارد.

مدیریت امور مردم؛یک فرآیند می طلبد

به حدی بدیهی‌ست که نمی‌دانم چه عرض کنم. تعطیل کردن کشور، و بیکار کردن میلیون‌ها انسان که در این شرایط رزق معاش خود را روز به روز و با مشقت و سختی تأمین می‌کنند یک دکمه یا دستور نیست که ابلاغ شود و تمام.

خب اگر این‌طور است، دستور بدهید کرونا برود یا دستور بدهید معاش مردم مرتفع بشود. دکمه‌اش را بفشارید.

مدیریت امور مردم دکمه‌ای و دستوری نیست. یک فرایند می طلبد.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۴۲ ق.ظ

اعتیاد به ایثار

انسان هایی هم هستند که معتاد به ایثارند.

کارشان شده در طول زندگی آدم‌های بی‌کیفیت و اسقاط را دور‌ خودشان جمع کنند.

سپس با از خود‌‌گذشتگی‌های احمقانه خودی نشان دهند، فِتیش ایثار و مهربانی باعث نشئگی‌اشان می‌شود.

در ایثار خلسه ای وجود دارد که این خرس های مهربان از نقاب‌ آن ‌ارتزاق می‌کنند، اینکه همیشه آن بخش‌ از خودشیفتگی شخصیت‌اشان را ارضا می‌کند.

هیچ‌ کس بهتر از خودشان هم از ویرانگی که آخر نصیب‌اشان می‌شود خبر ندارد.

همیشه بین مهربان بودن ایثارگر بودن و ‌حماقت مرز باریکی وجود دارد.

اینکه در عین بلاهت، از ناله زدن و مرام و ‌مسلک ساختن با آدم های بیمار و تباه فرهنگ می‌سازی، یک احمقی، یک انسان نامطلوب.

محسن نخعی
محسن نخعی جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ب.ظ
جمعه ها دلگیر

جمعه ها دلگیر

محسن نخعی
محسن نخعی پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۱۷ ب.ظ

جمعه ها دلگیر

جمعه ها دلگیر است،

چون از شنبه انتظارش را می کشی،

مثل رسیدن به معشوق،

فقط مسیر رسیدن و خیالبافی اش قشنگ است

وقتی که دست در دستان یار گذاشتی متوجه میشوی وصال آنچنان هم آش دهن سوزی نیست.

خیانت

خیانت

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ ق.ظ

خیانت

خیانت در دنیای من اینگونه تعریف می شود: خیانت در یک تعریف هرگونه رابطه‌ای خارج از حیطه اخلاق خانواده(زناشویی)و رابطه متناسب با فرهنگ است، بدون شک خیانت ،مبتنی بر فرهنگ همان جامعه است ، هر گونه رفتار و ناهنجاری منجر به خیانت را نمی‌توان با فرهنگ‌های دیگر مقایسه کرد، پس هربار تکرار نکنید در فلان کشور مردم اینطوری رفتار می کنند.

هر رابطه‌ی صمیمانه یک ذره نزدیک به هر شکلی از جمله، کلامی، چشمی، بدنی، خیانت محسوب می شود.

پس صرفا خیانت جنسی نیست تیپیکال های احمقانه در آن جایی ندارد،

متاسفانه در جامعه عقب مانده، کوچه علی چپ تبدیل به بزرگراه علی چپ شده، دیوار حاشا دارد به آسمان می رسد، تا انتهای هر لجنی فرو می رویم آخر سر هم با زبان درازی می گوییم«مگه من چیکار کردم».

توضیح غیر ضروری اینکه : در ارتباطات و تعاملات
۷٪ اطلاعات توسط خود کلمه
۳۸٪ توسط تنالیته و‌لحن کلمه
۵۵٪ توسط زبان بدن منتقل می شود.
 «من که کاری نکردم فقط باهاش گپ زدم»

نوع گپ را در نظر بگیر
بخشی به همین دلیل در شبکه های مجازی همواره دچار سوء تفاهم می شویم، چون این ارتباط ۱۰۰٪ کلمه است، خالی از لحن و اطلاعات، ادامه دادن آن مارا دچار فریب کاری می کند.

حواسمان به خودمان، رابطه هایمان و افراد زندگیمان باشد ...

امید، دروازه ورود به انزوا و افسردگی است

امید، دروازه ورود به انزوا و افسردگی است

محسن نخعی
محسن نخعی شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۲۹ ب.ظ

امید، دروازه ورود به انزوا و افسردگی است

امید،

دروازه ورود به انزوا و افسردگی است،

از تو یک انسان بی اراده می سازد،

چشم انتظار به نقطه ای مبهم در آینده،

لحظه را برایت به شکل احمقانه ای فانتزی می کند،

مانند مستی،

فردا را برای امروزت قرض میگیرد،

این را قابل دفاع  نمی دانم اما این واقعیت نگری است که تو را به تلاش وا میدارد،

نه مثبت،

نه منفی،

تجربه ای از جنس «اینجا و اکنون»

قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ---- ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ بعدی