Mohsen Nakhaei
Master's Student in the Field of Health, Safety and Environmental Management / Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iranعقل سلیم
لذت زندگی
گاهی تنهایی روی سرت آوار میشود به این فکر میکنی که چقدر عبور از بحران زندگی برایت خستگی به ارمغان آورده،
اینکه دویدنهای بیهوده، چقدر تو را دچار خشم کرده، خشمی که انتهایش تو را به حسادت و قیامی با آدمها سوق میدهد،
انگار سهمات از خوشبختی را بلعیدهاند نمیدانی یقه چه کسی را بگیری؟ زندگی؟ یا خودت؟
معتقدم انسانها زودتر از آنچه انتظارش را دارند میمیرند،
همانجا که بخشی از خود را در خیابانی، خانهای، استعدادی، غرق در بوی عطری، خاطرهای از یک رابطه پر شور، جا گذاشتهاند.
اما از زیبایی زندگی اینکه سهم عظیمی از لذت است، هر معادلهای جز این دروغ محض است.
اگر جز لذت در زندگی راه دیگری پیش گرفتی، به خودت دروغ بزرگی گفتهای.
آدم دورو
مَست و فَحاش بسیار صادق ترند،
آدم دورو اما همیشه خطرناک است او عطشی سیری ناپذیر برای به دست آوردن دارد.رابطه با دو تای اول را بیشتر ترجیح میدهم
آن چیز که تو را نَکُشد؛قویترت نمیکند
آن چیز که تو را نَکُشد؛قویترت نمیکند
آن چیز که تو را نَکُشد،
قویترت نمیکند،
بلکه ذره ذره روحات را فرسوده میکند،
به تو ملالی هدیه میدهد که همواره چسبیده به تنات،
با روانی که هر لحظه از مفاهیم،
دوگانههایی معیوب میسازی، آنچه تو را نکشد به تو روح بازندهای پر از خشم هدیه میدهد که در هر نقطهای از سراشیبی زندگی با خودت در جنگی،
آنچه تو را نکشد،
از تو طلبکاری با یک دنیا آرزو و خشم میسازد که هر لحظه دست به یقه دنیا هستی.
اصل در رابطه
در رابطه با آدمها ؛گاهی صد متر جلوتر سنگی را پس میزنی، بیآنکه متوجه تغییری شوند، راحت رد میشوند و با غرور خود را قهرمان یکهتاز مسیر میدانند، جایی که دلت میشکند با خودت میگویی کاش یکبارم چاله را نشاناش میدادم،
واقعیت اینکه آدمها باید نبودنات را حس کنند،
وقتی هر لحظه در دسترس باشی مدام تمامات را وقف آدمی کنی، از دهن میافتی،
رابطه مانند زدن تکه بیسکویت در چای است، نه باید حریص بود، و نه خیلی عجول، آرام و با دقت از طعم آن لذت برد .
لذت طلبی از دروغ
آدمها دوست دارند برایشان نقاب بزنی، نوعی لذت طلبی از دروغ ،
حاضر هستند تا در لجنزار دروغ دست و پا بزنند اما لحظهای، تلخی حقیقت و صداقت را مزه نکنند،
واقعیت اینکه آدمی اگر میخواهد احمق باشد، اجازه بده،
تو مربی تربیت و کیفیت آدمها نیستی،
هویت او با حماقتاش تجلی پیدا کرده.
انتخابات پرشور منجر به انتخاب نادرست
انتخابات پرشور منجر به انتخاب نادرست
من با این تفکر خوب آشنا هستم
از نزدیک
اینها معتقدند مردم عموماً درست تشخیص نمیدهند.
که البته اگر تا اینجا هم باهاشون موافق باشم که نیستم؛ در مرحله بعدی معتقدند ما صلاحشون رو تشخیص میدیم.
فقط ما میفهمیم.
و اینجاست که قرائتهای خودشون رو از هر ایدئولوژی و مکتبی مطلقا حق فرض میکنند.
اسرائیل را هم همین تفکر متکبرانه و شیطانی اسرائیل کرده است:
همه حیوان و فقط ما انسانیم.
حیوانیت به جهت سلب انتخاب و اختیار و اتکا به غریزه و انسانیت به معنی قوه اختیار و شعوری برای انتخاب.
این آقایون معتقدند مردم رو به زور هم میتوان به بهشت برد.
امر قدسی
فتنه انتخابات امسال، خود انتخاباته...
مقدس رو از نامقدس تشخیص بدید
وگرنه این کشتی سوراخ که هیچی
نیست میشه
کارخانه آدم سوزی
میراث یک پدر و مادر ایرانی در تربیت کودکان «دادن احساس ناکافی بودن» به فرزند است.
این دلیل بخش زیادی از رفتارهای احمقانه در بزرگسالی است.
بزرگسالانی که هنوز غرق در اثبات خود به هر نحوی به آدمها هستند.
بزرگسالانی که همچنان با خود سر جنگ دارند.
بزرگسالانی که همچنان لِنگ در هوای بحران هویت هستند.
سهم دختران و پسرانی که در بیستسالگی هنوز با بدن خود قهر هستند، بیاعتمادی به احساسات خود و دیگران،
سهم مردان و زنان ما دروغ،جستجوی خوشبختی در کنکاش و قیاس با دیگری، حسادتهای احمقانه و...
این سیکل معیوب، این کار خانه آدم سوزی همچنان ادامه دارد.